to cut grass close

to kʌt gɹɑs klos


فارسی

1 عمومی:: علف‌ را ط‌وری‌ چیدن‌ كه‌ كوتاه‌باشد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code